صندوقچه بانو

خدایا مرا ببخش در مقابل تو می ایستم و از خود سخن می گویم

صندوقچه بانو

خدایا مرا ببخش در مقابل تو می ایستم و از خود سخن می گویم

صندوقچه بانو

الا بذکرالله تطمئن القلوب
نام و یاد خدای مهربان آرامبخش دلهاست

سلام و عرض ادب خدمت
بزرگوارانی که از سر لطف و محبت به وب نوشته های این حقیر سر زدید، قدم سر چشم من گذاشتید و خیلی خوش اومدید

انتخاب این عنوان متأثر از علاقه من به صندوقچه هست که هر موقع صندوقچه ای می بینم یاد پدربزرگا و مادربزرگا می افتم، عزیزانی که من هیچکدومشون رو قسمت نبوده ببینم و این حسرت همیشگی با من هست...
این صندوقچه با دست نوشته ها و دلبافته های خودم پر خواهد شد و شاید روزی برایم خیلی قدیمی و باارزش بشود... شاید!
همان روزی که دل تنومدی از خاطرات و حرف های شیرین پیدا خواهد کرد...
به دل گرمی همه دوستانم احتیاج دارم

بابا بزرگ ها و مادربزرگ ها رو ببوسین...

طبقه بندی موضوعی

صندوقچه ایل

دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۱۵ ق.ظ

مدتهاست که خاک می خوری گوشه طاقچه

گرد دوران را بریز، چه چیزها داری لای بغچه

دلخوشی دختر ایل همین شد...

سبز کردن خاطراتی که درونت

روی خود خاک دارد، عین باغچه

پارچه های قدیمی، عکس های دور هم نشینی، سوغاتی، جانمازی...

همه را با خود داری

اما همیشه جای آنها، به خود می نازی

هر نسلی از این ایل، حرفت رو شنیدند

ولی چه کودکانه گرفتنت به بازی

به گمانم آیینه ات، آن روزها

سرخ آب دخترک را از رو می برد

تیر این چین ها به چشم عروس ایل می خورد

قرار بر این شد که صدات کنن صندوقچه

شاید با دیدنت هر چند یک بار

لب مادربزرگ بزند یه ریز غنچه

حالا! بوی روزگاران می دهی

از رازهای ایام، پرده می دری

روزهای شیرین را پشت یادها می نهی

چرا کودکی را هم عین جوانی می دوی!

به همین خوشم من که شاید...

 با ایل کوچ می کنی هر سالی

اما صد حیف که...

دامن دنیا، جای پدر و مادربزرگانم را

زودتر از آنچه در آغوششان رفته باشم

یا قصه هاشان را شنیده باشم

برایم کرد خالی....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۱۳
زینب بانو

نظرات  (۲)

۱۳ مرداد ۹۲ ، ۰۳:۳۰ کرشمه های ترنج

سلام دوست خوب ممنون از حضور گرمت ممنون  که  من سر زدی با افتخار  در لینک دوستانم شما را قرار میدم دوست عزیزم من منشی انجمن خوشنویسان سمنانم به همین دلیل خودم انجمن تذهیب کاران رو راه انداختم البته با کمک استادم ایشالا موفق باشید

 ارزو هستم .

پاسخ:
سلام

ممنون از حضور گرم شما ، لطف می کنین

موفق باشین

 

یا علی مددی

 

 

سلام بر زینب بانوی عزیز

عزیزم من هم مهندسم هم دبیر آموزش پرورش(دبیر هنرستان های فنی و کاردانش) و هم دوسالیست توفیق طلبگی را پیدا نموده ام.

در مورد انخاب رشته جهت ادامه تحصیل به نظر بنده باید به دلتان رجوع کنید همچنین با وجه به شرایط کاری روحی و ویژگی های شخصیتی خود رشته ای را ادامه دهید که مثمر ثمر باشد انشالله که بهترین را انتخاب نمایی.

شاد و سلامت باشی

پاسخ:
 سلام

پس شد مهندس معلم طلبه

آفرین به این همه همت

به عقلم رجوع می کنم دلم ارور میده

به دلم رجوع می کنم عقلم ارور میده

ترجیح میدم دیگه به هیچکدومش رجوع نکنم

 

یا علی مددی

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی